شاخه های مختلف روانشناسی

روانشناسی مانند هر علم دیگری در مسیر تاریخی خود تکامل یافته است و این راه همچنان ادامه دارد. در سیر تکاملی روانشناسی در اثر کار و پژوهش روانشناسان در کشور های مختلف، دانش ما از روان انسان، دستا ورد های بسیاری داشته است و به اندوخته های این علم هر روز افزوده میشود. در این سیر تحولی نا چارا شاخه های مختلفی شکل گرفته اند که هر یک انسان را از زاویه خاص خود مورد بر رسی قرار میدهند. نمیتوان در باره روانشناسی صحبت کرد و از فروید نامی نبرد. زیگموند فروید بنیان گذار روانکاوی است.
روانکاوی:
روانکاوی فرد را از درون او، به او نگاه میکند. شاید بتوان گفت که بزرگترین کشف فروید ضمیر نا خود آگاه در انسان است. نیازهای غریزی به ویژه غریزه جنسی جایگاه ویژه ای در تحلیل فرد از دید گاه روانکاوی دارد.

روانشناسی رشد:
این شاخه از روانشناسی به رشد انسان از کودکی می پردازد و بیش از هر چیز دیگری بر دنیای کودک از بدو تولد و فر ایند رشد او تکیه میکند.
شناخت و فراگیری:
این شاخه از روانشناسی بر کارکرد مغز و توانائی فراگیری انسان بهای بیشتری میدهد.
رواشناسی اجتماعی:
روانشناسی اجتماعی به رابطه فرد و اجتماع می پردازد و نقش محیط اجتماعی در تربیت کودک و شکل کیری شخصیت را در فرایند اجتماعی شدن انسان میجوید.
هر یک از این شاخه ها زیر شاجه های خود را دارند که در محدوده خاصی به پژوهش ادامه میدهند. هر یک از این شاخه های مختلف را جداگانه در یادداشتهای جداگانه بر رسی خواهم کرد.